1 مي روز جهاني كارگر گرامي باد!
از آنجا كه به صورت تاريخي جنبش زنان در پيوند با جنبش كارگري شكل گرفته است. نظیر 8 مارس 1875 زنان پارچه باف نيويورك آمريكا، 8 مارس 1917 در روسيه كه به انقلاب سوسياليستي اكتبر انجاميد، اعتصاب لارنس آمريكا در 1912 به رهبري اليزابت گرلي فين و طرح شعار " ما نان مي خواهيم و هم گل سرخ"،و نمونه هاي بيشمار ديگري (1)از مبارزه زنان كارگر و پيوند آنان با كارگران در مبارزه كه خواستهاي متنوعي را طرح نمودند از جمله حق راي زنان، مزد مساوي در برابر كار مساوي، كاهش ساعات كار، افزايش دستمزد ها، منع كار كودك، كنترل كارگري، كنترل مواليد، فرصتهاي برابر شغلي، بهرمندي از امكانات رفاهي، بيمه بيكاري، تامين اجتماعي، قانون كار و ...
از آنجا كه ستم بر زنان و ستم بر كارگران داراي ريشه هاي مشترك يعني تقسيم كار، مالكيت و استثمار (كه در مورد كارگران به صورت برداشت از دستمزدشان تحت عنوان سود سرمايه دار صورت ميگيرد و در مورد زنان هم به شكل كار ارزان و كار بدون مزد خانگي) مي باشد.
از آنجا كه آزادي به معيشت وابسته است.
از آنجا كه كسب آزادي سياسي و برابري حقوقي به آزادي اجتماعي و تغيير مناسبات اجتماعي _ اقتصادي پيوسته است.
از آنجا كه كسب استقلال اقتصادي شرط آزادي زنان است.
از آنجا كه حقوق انساني داراي پيوند نا گسستني از يكديگرند و حقوق مدني _ سياسي را نميتوان از حقوق اقتصادي – اجتماعي جدا نمود.
از آنجا كه استقرار دموكراسي و تعميق آن ملازم همبستگي جنبش هاي اجتماعي است.
از آنجا كه مبارزه با سه معضل بنيادين زنان يعني فقر زنانه، بيكاري زنان و آسيب هاي اجتماعي (كه عمدتا ناشي از فقرند) در چارچوب مبارزه اقتصادي و مطالبات اقتصادي ميگنجند و پيگيري مطالبات اقتصادي بي پيوند با جنبش كارگري نا ممكن است.
ازآنجا كه جنبش ها براي پيشرفت خود ناگزير از تكيه بر حلقه هاي اتصال جنبش زنان و جنبش كارگري، زنان كارگر و زنان خانواده هاي كارگري است.
اتحاد جنبش زنان و جنبش كارگري داراي ضرورت حياتي است, رهايي زنان در گرو رهايي كارگران و رهايي كارگران بدون مبارزه و رهايي زنان ممكن نيست. اين اتحاد يكسويه نيست و در واقع بايد از هبستگي كه در آن حمايت متقابل صورت ميگيرد و هر جنبش در عين اتحاد، داراي استقلال نسبي نيز هست سخن گفت. شكل گيري تشكل مستقل زنان كارگر توامان با كمك به شكل گيري تشكل هاي كارگري و پيگيري آزادي تشكل ، همكاري زنان با نشريات كارگري و همكاري كارگران با نشريات زنانه، برجسته سازي مطالبات اقتصادي – رفاهي در جنبش زنان و طرح مطالبات برابري و آزادي جنسيتي در جنبش كارگري، تشكل زنان فقير، زنان خانواده هاي كارگري و زنان زحمتكش از طريق شبكه هاي محلي زنان- تشكل هاي محيط زيست نظير صندوق هاي همياري، تعاوني هاي مصرف محلي، برنامه هاي توانمند سازي زنان همراه با مبارزه براي كنترل شورايي بر محلات و مقاومت در مقابل دست اندازي ها و تعرضات سرمايه و دستگاههاي سركوب به محل زحمتكشان، كارگران و تهي دستان، ياري كارگران به جناح پيشرو جنبش زنان به جای جريان سازشكار جنبش زنان (كمپين يك ميليون امضاء) و ياري زنان به كارگران براي فائق آمدن بر جريانات ارتجاعي و سركوبگر كارگري (خانه كارگر) از جمله سازو كارهاي اين همبستگي جنبشي مي توانند باشند.
وقتي از زنان سخن ميگوييم، صحبت از زناني است كه اسير كار بدون مزد خانگي اند، زناني كه از برابري فرصت شغلي محرومند و آمار بيكاري آنها ( به ويژه در مورد زنان تحصيلكرده) بسيار بالا و رو به افزايش است، زناني كه سرپرست خانوارند و بايد خرج زندگي خانواده اي را بدهند، زناني كه به كار در خانه (كارهايي نظير پاك كردن سبزي، حبوبات و كشمش، بسته بندي، دكمه سازي و دكمه دوزي، گلدوزي و چرخ كاري و... ) با دستمزدهاي نا چيز كه نميتوان نام دستمزد روي آنها نهاد، مشغولند؛ زناني كه در بدترين شرايط و بدون هر گونه حمايت قانوني و با دستمزد اندك در كارگاههاي زير زميني كار ميكنند، زناني كه در خانه ها به خدمات و نظافت و نگهداري از كودكان و سالمندان و معلولان ميپردازند و در معرض تحقير و يا سوء استفاده اند، زنان پرستاري كه در محيط كاري سخت به كاري دشوار گاه در شيفتهاي 18 ساعته و بدون امنيت شغلي و تامين اجتماعي مجبورند، زنان معلمي كه نگران از دست دادن كار خود بر اثر بارداري هستند و با تحمل شرايط كار حق التدريس چاره اي جز پذيرش اوضاع ندارند، زنان قاليبافي كه از تار و پود جان و سلامتشان نقش بر فرش ميزنند، زناني كه در كوره پزخانه ها ذره ذره در آتش سرمايه داري مردسالار آب ميشوند و گاه چون گلاويژ سلطان نيا، دختر كارگر 19 ساله كوره پز خانه كه مورد آزار جنسي كارفرما قرار گرفت در اين آتش خود را ميسوزانند، زناني كه به دستفروشي مي پردازند و كسب و كارشان در معرض دست اندازي حافظان امنيت سرمايه است، زناني كه ناگزير از تن فروشي اند و در فقدان كامل امنيت ، بي حقوقي مطلق و تحقير دائمي قرار دارند و از جانب شرع، دستگاههاي سركوب و قاتلان عنكبوتي و خفاشان شب به تهديد مداوم به مرگ محكوم هستند و به جاي آنكه جامعه اي كه قربانيان آن هستند محكوم گردد خود به سوي نيستي پرتاب ميشوند. (تخريب شهرك چمن كرمانشاه نمونه اي گويا بود كه نشان داد سرمايه به جاي حل مسئله فقر و بيكاري كه عامل تن فروشي است، به پاك كردن صورت مساله يعني از بين بردن محل زندگي و زندگي تن فروشان ميپردازد.) و البته سرمايه دو راهي كار ارزان و فاقد امنيت و بدون حمايت يا تن فروشي را بر سر راه زنان قرار داده است و در فقدان خانه هاي امن براي زنان و دختران فراري است كه بيش از 70 درصد دختران فراري در 24 ساعت بعد از فرار مجبور به تن فروشي ميگردند و در چنين شرايطي است كه سن تن فروشي به 13 سال رسيده است و روزانه 54 دختر ايراني 16 تا 25 ساله در بازارهاي كراچي خريد و فروش ميشوند كه به اين رقم بايد آمار بازارهاي نظير فجیره را نيز افزود.
سخن از زنان، گفتن از زناني است كه در فقدان كار، بيمه بيكاري و تامين اجتماعي در چنبره فقر زنانه گرفتارند، زناني كه مجبور به كار ارزان كم اهميت يكنواخت و بدون امكان ارتقاي مهارت و ارتقاي شغلي هستند، زناني كه از سقف شيشه اي كه مانع ترقي در شغلشان است در رنجند، زناني كه در معرض سوء استفاده و آزار جنسي در محيط كارند و يا مجبور به سكوتند و يا به خود كشي و خود سوزی دست ميزنند (گلاويژ سلطان نيا، كارگر 19 ساله كوره پز خانه و مهتاب احمد زاده كارگر15 ساله جوجه كشي) ، زناني كه در فقدان سقط جنين قانوني و رايگان مجبور به سقط جنين هاي مرگ آور و بيماري زا هستند و روزانه 15 جنين سقط شده در زباله هاي تهران يافت ميشود، دختران كار و خياباني كه در بي پناهي كار ميكنند و محروم از حقوق كودكند, محروم از حقوق كار و هم محروم از حقوق زن هستند، زناني كه درماندگي شوهرانشان از فقر به خشونت عليه آنان مي انجامد و يا در ماندگي خودشان به كودك آزاري و همسر كشي، زناني كه همراه با خانواده هايشان در آتش فقر ميسوزند.
-ما خواهان مزد مساوي در برابر كار مساوي هستیم
- ما خواهان بيمه بيكاري لغو قرار دادهاي موقت و سفيد امضاء و منع كار كنتراتي و قطعه كاري و ... هستیم
- اصلاح قانون كار و احياي شموليت آن بر كارگاه هاي كوچك
- تامين اجتماعي مكفي براي زنان سرپرست خانوار
- لغو قوانين تبعيض آميز در استخدام و... ممنوعيت اخراج زنان بار دار و منع خود داري از استخدام زنان باردار يا داراي فرزند
- تدوين قوانين مبارزه با تبعيض جنسي در استخدام شرايط كار و ارتقاي شغلي
- آزادي تشكلهاي صنفي, تعاوني ها و صندوق هاي همياري زنانه
- برخورداري زنان از حق عائله مندي
- حق انتخاب آزادانه شغل براي زنان
- تعيين حداقل دستمزد براي كارزنان
- پرداخت مقرري براي كار خانگي زنان توسط دولت و تاسيس موسسات خدماتي ويژه و رايگان به منظور كاهش بار كار خانگي از قبيل رختشويخانه, مهد كودك, رستورانهاي عمومي و ... در محلات مسكوني و يا مجاورت محل كار زنان
- امحا ء مظاهر فرهنگي كه "مبلغ جاي زنان در خانه است" مي باشند از كتب درسي، تبليغات، سريالهاي تلوزيون و غيره و فرهنگ سازي از طريق كتب درسي و رسانه ها براي شراكت زن و مرد در اقتصاد و اشتغال.
- تشكيل خانه هاي امن براي زنان
-سازمان دهي تن فروشان توسط دولت با نظارت نهادهاي مردمي و توانمند سازي آنها به منظور بازگشت به زندگي عادي ، لغو قوانین جزایی در روابط جنسی ، لغو قانون مجاز بودن قتل مهدورالدم ،ممنوعیت کاربرد واژه فرزند نامشروع،آزادی سقط جنین بهداشتی و رایگان
-تعیین دقیق مشاغل سخت درکارهای زنان
-کاهش ساعات کار زنان پرستار
-ارث برابر و مالیات تصاعدی بر ارث و توزیع عمومی آن
-لغو سهمیه بندی در دانشگاه ها برای جلوگیری از تقویت بازار کار مردانه
- تدوین قوانین جامع برای مبارزه با قاچاق زنان و تجارت سکس
- بیمه درمانی و بیمه سالمندان رایگان و همگانی.
زنان کارگر, زنان فقیر, زنان زحمتکش, زنان خانواده های کارگری, زنان بیکار اقشار متوسط رو به پایین با تلفیق تشکلهای محل کار و محیط زیست و ترکیب سیاستهای پیشروی آرام و سیاستهای انقلابی بر اساس شرایط سیاسی و اجتماعی هر دوره حول خواستهای مطروحه و نظایر این می توانند متحد شوند و در اتحاد با سایر جنبشها و در حرکت به سوی حزب سوسیالیست طبقه کارگر افقی نو را در جنبش زنان و جنبش کارگری بگشایند.
(1) مبارزات فلورا تريستان (زن كارگر)، 8 مارس 1907 و 1908 و 1909 با شعار " ممنوعيت كار كودكان و كسب حق راي زنان" در آمريكا، 8 ممارس 1910 در آمريكا، آلمان، اتريش، سوئيس و دانمارك، 8 مارس 1913 در روسيه ، كميته زنان در اعتصابات دهه 1930 آمريكا، جنبش زنان كارگر در دهه 1970 (دهه زنان)، اعتصاب معدنچيان انگليسي 1985-1984 و كميته هاي زنان در اعتصاب به همت مري جونز، مبارزه ضد فقر و ضد جهاني سازي و ضد مرد سالاري تظاهرات "نان و گل سرخ " سال 2000 و شكل گيري حركت جهاني زنان(wmw)
رزا( رهایی زنان ایران)
از آنجا كه به صورت تاريخي جنبش زنان در پيوند با جنبش كارگري شكل گرفته است. نظیر 8 مارس 1875 زنان پارچه باف نيويورك آمريكا، 8 مارس 1917 در روسيه كه به انقلاب سوسياليستي اكتبر انجاميد، اعتصاب لارنس آمريكا در 1912 به رهبري اليزابت گرلي فين و طرح شعار " ما نان مي خواهيم و هم گل سرخ"،و نمونه هاي بيشمار ديگري (1)از مبارزه زنان كارگر و پيوند آنان با كارگران در مبارزه كه خواستهاي متنوعي را طرح نمودند از جمله حق راي زنان، مزد مساوي در برابر كار مساوي، كاهش ساعات كار، افزايش دستمزد ها، منع كار كودك، كنترل كارگري، كنترل مواليد، فرصتهاي برابر شغلي، بهرمندي از امكانات رفاهي، بيمه بيكاري، تامين اجتماعي، قانون كار و ...
از آنجا كه ستم بر زنان و ستم بر كارگران داراي ريشه هاي مشترك يعني تقسيم كار، مالكيت و استثمار (كه در مورد كارگران به صورت برداشت از دستمزدشان تحت عنوان سود سرمايه دار صورت ميگيرد و در مورد زنان هم به شكل كار ارزان و كار بدون مزد خانگي) مي باشد.
از آنجا كه آزادي به معيشت وابسته است.
از آنجا كه كسب آزادي سياسي و برابري حقوقي به آزادي اجتماعي و تغيير مناسبات اجتماعي _ اقتصادي پيوسته است.
از آنجا كه كسب استقلال اقتصادي شرط آزادي زنان است.
از آنجا كه حقوق انساني داراي پيوند نا گسستني از يكديگرند و حقوق مدني _ سياسي را نميتوان از حقوق اقتصادي – اجتماعي جدا نمود.
از آنجا كه استقرار دموكراسي و تعميق آن ملازم همبستگي جنبش هاي اجتماعي است.
از آنجا كه مبارزه با سه معضل بنيادين زنان يعني فقر زنانه، بيكاري زنان و آسيب هاي اجتماعي (كه عمدتا ناشي از فقرند) در چارچوب مبارزه اقتصادي و مطالبات اقتصادي ميگنجند و پيگيري مطالبات اقتصادي بي پيوند با جنبش كارگري نا ممكن است.
ازآنجا كه جنبش ها براي پيشرفت خود ناگزير از تكيه بر حلقه هاي اتصال جنبش زنان و جنبش كارگري، زنان كارگر و زنان خانواده هاي كارگري است.
اتحاد جنبش زنان و جنبش كارگري داراي ضرورت حياتي است, رهايي زنان در گرو رهايي كارگران و رهايي كارگران بدون مبارزه و رهايي زنان ممكن نيست. اين اتحاد يكسويه نيست و در واقع بايد از هبستگي كه در آن حمايت متقابل صورت ميگيرد و هر جنبش در عين اتحاد، داراي استقلال نسبي نيز هست سخن گفت. شكل گيري تشكل مستقل زنان كارگر توامان با كمك به شكل گيري تشكل هاي كارگري و پيگيري آزادي تشكل ، همكاري زنان با نشريات كارگري و همكاري كارگران با نشريات زنانه، برجسته سازي مطالبات اقتصادي – رفاهي در جنبش زنان و طرح مطالبات برابري و آزادي جنسيتي در جنبش كارگري، تشكل زنان فقير، زنان خانواده هاي كارگري و زنان زحمتكش از طريق شبكه هاي محلي زنان- تشكل هاي محيط زيست نظير صندوق هاي همياري، تعاوني هاي مصرف محلي، برنامه هاي توانمند سازي زنان همراه با مبارزه براي كنترل شورايي بر محلات و مقاومت در مقابل دست اندازي ها و تعرضات سرمايه و دستگاههاي سركوب به محل زحمتكشان، كارگران و تهي دستان، ياري كارگران به جناح پيشرو جنبش زنان به جای جريان سازشكار جنبش زنان (كمپين يك ميليون امضاء) و ياري زنان به كارگران براي فائق آمدن بر جريانات ارتجاعي و سركوبگر كارگري (خانه كارگر) از جمله سازو كارهاي اين همبستگي جنبشي مي توانند باشند.
وقتي از زنان سخن ميگوييم، صحبت از زناني است كه اسير كار بدون مزد خانگي اند، زناني كه از برابري فرصت شغلي محرومند و آمار بيكاري آنها ( به ويژه در مورد زنان تحصيلكرده) بسيار بالا و رو به افزايش است، زناني كه سرپرست خانوارند و بايد خرج زندگي خانواده اي را بدهند، زناني كه به كار در خانه (كارهايي نظير پاك كردن سبزي، حبوبات و كشمش، بسته بندي، دكمه سازي و دكمه دوزي، گلدوزي و چرخ كاري و... ) با دستمزدهاي نا چيز كه نميتوان نام دستمزد روي آنها نهاد، مشغولند؛ زناني كه در بدترين شرايط و بدون هر گونه حمايت قانوني و با دستمزد اندك در كارگاههاي زير زميني كار ميكنند، زناني كه در خانه ها به خدمات و نظافت و نگهداري از كودكان و سالمندان و معلولان ميپردازند و در معرض تحقير و يا سوء استفاده اند، زنان پرستاري كه در محيط كاري سخت به كاري دشوار گاه در شيفتهاي 18 ساعته و بدون امنيت شغلي و تامين اجتماعي مجبورند، زنان معلمي كه نگران از دست دادن كار خود بر اثر بارداري هستند و با تحمل شرايط كار حق التدريس چاره اي جز پذيرش اوضاع ندارند، زنان قاليبافي كه از تار و پود جان و سلامتشان نقش بر فرش ميزنند، زناني كه در كوره پزخانه ها ذره ذره در آتش سرمايه داري مردسالار آب ميشوند و گاه چون گلاويژ سلطان نيا، دختر كارگر 19 ساله كوره پز خانه كه مورد آزار جنسي كارفرما قرار گرفت در اين آتش خود را ميسوزانند، زناني كه به دستفروشي مي پردازند و كسب و كارشان در معرض دست اندازي حافظان امنيت سرمايه است، زناني كه ناگزير از تن فروشي اند و در فقدان كامل امنيت ، بي حقوقي مطلق و تحقير دائمي قرار دارند و از جانب شرع، دستگاههاي سركوب و قاتلان عنكبوتي و خفاشان شب به تهديد مداوم به مرگ محكوم هستند و به جاي آنكه جامعه اي كه قربانيان آن هستند محكوم گردد خود به سوي نيستي پرتاب ميشوند. (تخريب شهرك چمن كرمانشاه نمونه اي گويا بود كه نشان داد سرمايه به جاي حل مسئله فقر و بيكاري كه عامل تن فروشي است، به پاك كردن صورت مساله يعني از بين بردن محل زندگي و زندگي تن فروشان ميپردازد.) و البته سرمايه دو راهي كار ارزان و فاقد امنيت و بدون حمايت يا تن فروشي را بر سر راه زنان قرار داده است و در فقدان خانه هاي امن براي زنان و دختران فراري است كه بيش از 70 درصد دختران فراري در 24 ساعت بعد از فرار مجبور به تن فروشي ميگردند و در چنين شرايطي است كه سن تن فروشي به 13 سال رسيده است و روزانه 54 دختر ايراني 16 تا 25 ساله در بازارهاي كراچي خريد و فروش ميشوند كه به اين رقم بايد آمار بازارهاي نظير فجیره را نيز افزود.
سخن از زنان، گفتن از زناني است كه در فقدان كار، بيمه بيكاري و تامين اجتماعي در چنبره فقر زنانه گرفتارند، زناني كه مجبور به كار ارزان كم اهميت يكنواخت و بدون امكان ارتقاي مهارت و ارتقاي شغلي هستند، زناني كه از سقف شيشه اي كه مانع ترقي در شغلشان است در رنجند، زناني كه در معرض سوء استفاده و آزار جنسي در محيط كارند و يا مجبور به سكوتند و يا به خود كشي و خود سوزی دست ميزنند (گلاويژ سلطان نيا، كارگر 19 ساله كوره پز خانه و مهتاب احمد زاده كارگر15 ساله جوجه كشي) ، زناني كه در فقدان سقط جنين قانوني و رايگان مجبور به سقط جنين هاي مرگ آور و بيماري زا هستند و روزانه 15 جنين سقط شده در زباله هاي تهران يافت ميشود، دختران كار و خياباني كه در بي پناهي كار ميكنند و محروم از حقوق كودكند, محروم از حقوق كار و هم محروم از حقوق زن هستند، زناني كه درماندگي شوهرانشان از فقر به خشونت عليه آنان مي انجامد و يا در ماندگي خودشان به كودك آزاري و همسر كشي، زناني كه همراه با خانواده هايشان در آتش فقر ميسوزند.
-ما خواهان مزد مساوي در برابر كار مساوي هستیم
- ما خواهان بيمه بيكاري لغو قرار دادهاي موقت و سفيد امضاء و منع كار كنتراتي و قطعه كاري و ... هستیم
- اصلاح قانون كار و احياي شموليت آن بر كارگاه هاي كوچك
- تامين اجتماعي مكفي براي زنان سرپرست خانوار
- لغو قوانين تبعيض آميز در استخدام و... ممنوعيت اخراج زنان بار دار و منع خود داري از استخدام زنان باردار يا داراي فرزند
- تدوين قوانين مبارزه با تبعيض جنسي در استخدام شرايط كار و ارتقاي شغلي
- آزادي تشكلهاي صنفي, تعاوني ها و صندوق هاي همياري زنانه
- برخورداري زنان از حق عائله مندي
- حق انتخاب آزادانه شغل براي زنان
- تعيين حداقل دستمزد براي كارزنان
- پرداخت مقرري براي كار خانگي زنان توسط دولت و تاسيس موسسات خدماتي ويژه و رايگان به منظور كاهش بار كار خانگي از قبيل رختشويخانه, مهد كودك, رستورانهاي عمومي و ... در محلات مسكوني و يا مجاورت محل كار زنان
- امحا ء مظاهر فرهنگي كه "مبلغ جاي زنان در خانه است" مي باشند از كتب درسي، تبليغات، سريالهاي تلوزيون و غيره و فرهنگ سازي از طريق كتب درسي و رسانه ها براي شراكت زن و مرد در اقتصاد و اشتغال.
- تشكيل خانه هاي امن براي زنان
-سازمان دهي تن فروشان توسط دولت با نظارت نهادهاي مردمي و توانمند سازي آنها به منظور بازگشت به زندگي عادي ، لغو قوانین جزایی در روابط جنسی ، لغو قانون مجاز بودن قتل مهدورالدم ،ممنوعیت کاربرد واژه فرزند نامشروع،آزادی سقط جنین بهداشتی و رایگان
-تعیین دقیق مشاغل سخت درکارهای زنان
-کاهش ساعات کار زنان پرستار
-ارث برابر و مالیات تصاعدی بر ارث و توزیع عمومی آن
-لغو سهمیه بندی در دانشگاه ها برای جلوگیری از تقویت بازار کار مردانه
- تدوین قوانین جامع برای مبارزه با قاچاق زنان و تجارت سکس
- بیمه درمانی و بیمه سالمندان رایگان و همگانی.
زنان کارگر, زنان فقیر, زنان زحمتکش, زنان خانواده های کارگری, زنان بیکار اقشار متوسط رو به پایین با تلفیق تشکلهای محل کار و محیط زیست و ترکیب سیاستهای پیشروی آرام و سیاستهای انقلابی بر اساس شرایط سیاسی و اجتماعی هر دوره حول خواستهای مطروحه و نظایر این می توانند متحد شوند و در اتحاد با سایر جنبشها و در حرکت به سوی حزب سوسیالیست طبقه کارگر افقی نو را در جنبش زنان و جنبش کارگری بگشایند.
(1) مبارزات فلورا تريستان (زن كارگر)، 8 مارس 1907 و 1908 و 1909 با شعار " ممنوعيت كار كودكان و كسب حق راي زنان" در آمريكا، 8 ممارس 1910 در آمريكا، آلمان، اتريش، سوئيس و دانمارك، 8 مارس 1913 در روسيه ، كميته زنان در اعتصابات دهه 1930 آمريكا، جنبش زنان كارگر در دهه 1970 (دهه زنان)، اعتصاب معدنچيان انگليسي 1985-1984 و كميته هاي زنان در اعتصاب به همت مري جونز، مبارزه ضد فقر و ضد جهاني سازي و ضد مرد سالاري تظاهرات "نان و گل سرخ " سال 2000 و شكل گيري حركت جهاني زنان(wmw)
رزا( رهایی زنان ایران)